کد متحرک ساختن عنوان

مذهبی :: وبلاگ پرسش مهر 18

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

آپلود عکس آپلود عکسآپلود عکس
تصاویر زیباسازی نایت اسکین
تصاویر زیباسازی نایت اسکین

۵ مطلب با موضوع «مذهبی» ثبت شده است

ارزش قائل‌شدن برای نظرات مخالف مورد تاکید دین اسلام است

حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالرضا سروستانی در گفت‌وگو با خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا)، با بیان این‌که «در دین مبین اسلام برای رفتار با دیگران و احترام به عقاید آن‌ها دستورات بسیار زیادی وجود دارد» اظهار کرد: ما هر چقدر که بتوانیم با مفاهیم دین اسلام آشنا شویم به همان میزان می‌توانیم از به‌وجود آمدن آسیب‌های اجتماعی جلوگیری کنیم.

ادامه مطلب...
۲۹ آذر ۹۶ ، ۰۹:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا یوسفی

اهمیت صبر و تحمل

                                                                                     توکل بر خدا







در باب اهمیت صبر در احادیث معصومین علیهم السلام بسیار سخن رفته است؛ از جمله اینکه:

- در مسیر نیل به خوشبختی ها، صبر بهترین مرکب است. رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: اَلصَّبْرُ خَیرُ مَرْکَبٍ مَا رَزَقَ اللَّهُ عَبْداً خَیراً لَهُ وَ لَا أَوْسَعَ مِنَ الصَّبْرِ؛1 صبر بهترین مرکب است که خداوند بهتر و فراخ تر از آن به بنده روزی نکرده است.

- نقش کلیدی در کسب پیروزی ها دارد. امام علی علیه السلام فرموده اند: مِفتَاحُ الظَّفَرِ لُزُومُ الصَّبرِ؛2 کلید پیروزی ملازمت و همراهی با صبر است.

- گنجینه ای بهشتی است. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: اَلصَّبْرُ کَنْزٌ مِنْ کُنُوزِ الْجَنَّةِ؛3 صبر گنجی از گنجهای بهشت است.

- و موجب ظهور نور و صفا از وجود انسان می باشد. امام صادق علیه السلام بیان می دارند: اَلصَّبْرُ یظْهِرُ مَا فِی بَوَاطِنِ الْعِبَادِ مِنَ النُّورِ وَ الصَّفَاءِ؛4 صبر آنچه در باطن بندگان از نور و روشنی هست، ظاهر می سازد.
ادامه مطلب...
۱۷ آذر ۹۶ ، ۱۹:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا یوسفی

مدارا با مردم از نگاه دین

مدارا و تحمل همدیگر و داشتن یک زندگی مسالمت آمیز در این دور  و زمانه بسیار کاهش یافته است؛ این خصلت یکی از اصول زندگی اجتماعی محسوب شده و رعایت آن برای آرامش عمومی جامعه ضروری به نظر می رسد؛ این است که در متون دینی سفارش زیادی بر مدارا کردن همدیگر شده است.


ادامه مطلب...
۱۳ آذر ۹۶ ، ۰۸:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا یوسفی

مدارا در سیره نبوی




سیاست ها و اصول کلی پیامبر(ص) در مقابله با گروه های مخالف

سیاست های کلی پیامبر(ص) در مقابله با دشمنانش در 13 سالِ مکه و 10 سالِ مدینه تفاوت هایی داشت. عمده سیاست های ایشان در مکه، با توجه به محیط و  میزان توانایی ای که داشتند، با رویکردی مسالمت آمیز همراه بود، حال آنکه در مدینه شرایط به گونه ای دیگر بود و جنگ و مقابله ی نظامی در کنار صلح، رویکرد غالب بود. با مطالعه ی سیره ی پیامبر در این زمینه، به خوبی قابلیت های بالا و توانمندی ایشان به عنوان سیاستمداری خبره و آگاه به شرایط جامعه ی خویش به اثبات می رسد.

به اختصار می توان اصولی که پیامبر(ص) در رابطه با مخالفانش اعمال می کردند به این صورت بیان کرد :

الف) مدارا راهکاری حکیمانه در سیره نبوی

مدارا یکى از اصول اخلاقى اسلام است که در بهبود روابط اجتماعى نقشى مهم و اساسى دارد. اگر در جامعه‏اى از این اصل ارزشمند به درستى و بجا استفاده شود، از بسیارى از کجروى‏ها، از جمله قطع روابط و کینه‏ورزى و دشمنى، جلوگیرى خواهد شد و اعضا و افراد آن جامعه با آرامش روانى بیشترى زندگى خواهند کرد.

     اسلام روى این اصل تأکید فراوان ورزیده و پیامبر(ص) همواره در زندگى پربرکت خود بدان عمل کرده، آن را منش و روش خود قرار مى‏دادند و با مدارا و گذشت شناخته مى‏شدند. پیامبر اکرم(ص) به خاطر گذشت و مدارایش، از خداوند لوح «وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ» گرفت و بسیارى از دشمنان و معاندان از گذشت و مداراى ایشان به حقانیت نبوت ایشان پى برده و اعتراف مى‏کردند و بى‏اختیار فریاد برمى‏آوردند: « اللّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ »(انعام/124)


«خدا داناتر است که رسالت خود را در کجا قرار دهد. »

برای روشنگری و تبیین این اصل،ابتدا باید به واژه شناسی «مدارا» پرداخت:

«مُدارا» در لغت، به معنی نرمش و ملاطفت و رفق با مردم و چشم پوشی از خطای آنان است و در روایات اسلامی نیز به همین معنا بکار رفته است . از آیات قرآن به خوبی روشن می‏شود که پیامبر گرامی اسلام مأمور به نرمش و مُدارا با مردم بوده‏اند

همچنین گفته اند:از ریشه «دری ـ درایه» در لغت، به معنای مجامله و ملاطفت، برخورد مؤدبانه یا چاپلوسانه آمده است.(آذرتاش،ص196)

منظور از «مدارا» در این نوشتار، نوعی برخورد همراه با سعه صدر، گذشت و تحمّل است؛ معادل آنچه امروز از آن به تساهل تعبیر می‏شود.البته این تعریف به معنای بی‏تفاوتی نسبت به عقاید مخالف نیست. به تعبیر دیگر، «مدارا با اعتقادورزان است، نه با اعتقادات.(سروش،ص310)

گفته اند: مدارا از «دارأته» و «داریته» هم با همزه و هم بدون همزه مى‏آید. این افعال هنگامى به کار برده مى‏شود که شخص با پرهیز از درگیرى با دیگرى، با او با نرمى و ملایمت رفتار کرده باشد. ابن‏منظور مى‏نویسد: هر که آن را با همزه استعمال کند، معنایش «الاتقاء لشره»، و هرکه بدون همزه استعمال کند، از باب «دریت» به معناى خدعه و نیرنگ گرفته است.(ابن منظور،1414ق،ج1،ص71)

چنانچه ابن منظور در جای دیگر گوید:«مدارا» بر رفتارى اطلاق مى‏شود که شخص به خاطر پیامدهایش به آن تن در مى‏دهد و با طرف با اغماض و گذشت برخورد مى‏کند. به همین دلیل، برخى از لغت‏شناسان گفته‏اند: کسى که مدارا مى‏کند در حقیقت، کینه و غیض خود را پنهان کرده و اظهار دوستى مى‏کند.(ابن منظور،1414ق،ج14،ص255)

اصل «مدارأه» به معناى مخالفت و مدافعه است. سخن خداى متعال که در بیان یکى از ویژگى‏هاى مؤمنان فرموده، از همین باب است. خداوند متعال مى‏فرماید: «آنان کسانى‏اند که «سیئه»را با «حسنه»دفع مى‏کنند. (قصص/54)

ابن‏عباس در تفسیر این آیه گفته: «مؤمنان کسانى‏اند که دشنام و اذیت را با سلام و مدارا پاسخ مى‏دهند.(غزالی،بی تا،ج6،ص28)

    معادل دیگر مدارا در عربى «رفق» است. رفق به معناى نرم‏خویى و ظرافت داشتن در کار است و به کسى که نرم‏خویى پیشه مى‏کند، «رفیق» مى‏گویند.( فراهیدی،1409ق،ج5،ص149)

    اما آنچه در فارسى کاربرد دارد، بیشتر معادل کلمه «رفق» در عربى یعنى مهربانى، عطوفت و گذشت است. بدین‏روى، در فرهنگ‏هاى‏فارسى‏این‏واژه را این‏گونه تعریف مى‏کنند: مدارا در لغت به معناى ملایمت، نرمى، بردبارى، سازگارى، لطف، خضوع، فروتنى و شفقت آمده است.(دهخدا،علی اکبر،1372ش،ذیل کلمه«مدارا»)

مدارا با مداهنه و سازش تفاوت دارد. سازش و مداهنه کوتاه آمدن در اصول و مصالح اسلام براى کسب منافع شخصى یا گروهى است، در صورتى که مدارا کوتاه آمدن در منافع و مضار شخصى یا کوتاه آمدن براى کسب منافع و مصالح عمومى و اسلامى است.

     غزالى در بیان تفاوت میان مدارا و مداهنه مى‏گوید: اگر به هدف سالم ماندن دینت و اصلاح برادرت، از خطاى طرف چشم پوشیدى، این مداراست، اما اگر به هدف بهره‏بردارى شخصى و رسیدن به خواسته‏هاى درونى و حفظ مقام و موقعیت گذشت کردى، این مداهنه است.(غزالی،ابوحامد،بی تا،ج5،ص184)

در جهان امروز که سخن از مخالفان سیاسى و شیوه برخورد احزاب و حکومت‏ها با مخالفان است و برخورد همراه با تساهل و تسامح با مخالفان سیاسى یک ارزش به حساب مى‏آید،

اصل اولیه رفتار پیامبر (ص) این بود که با مخالفان همواره مدارا می کرد و با ملایمت آنها را به دین حق دعوت می نمود. این اصل و رفتار پیامبر (ص) با مخالفان، طبق فرمان خداوند و آیین نامه ای است که می فرماید:

« وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا »(انفال/61)

«اگر مخالفان تمایل به صلح نشان دادند، تو نیز تمایل نشان بده.»

 

پیامبر در راستای تحقق اهداف اصلی خود در امر هدایت جامعه، این شیوه را برگزید و اصل رحمت و محبت اساس دعوت ایشان بود و راز موفقیت او در تألیف قلب‏ها، همان محبت و ملایمت او بود که از صد لشکر قوی‏تر است،

تا جایی که سیره‏نویسان در توصیف آن حضرت نگاشته‏اند:«پیامبر(ص) دارای قلبی رقیق بود و نسبت به همه مسلمانان مهربان بود.

اگرچه در محدوده سمحه و سهله بودن دین، بحث‏های فراوانی مطرح است، که آیا این به معنای گذشتن از اصول دین و کوتاه آمدن در مقابل اقدامات مخالفان است یا نه؟

در پاسخ می‏توان گفت: هیچ‏گاه منظور از مدارا نسبت به مخالفان زیر پا گذاشتن اصول دین و تعالیم ضروری آن نیست، بلکه آسان‏گیری اولاً، در اصل پذیرش دین است که هیچ‏گونه اجبار و اکراهی در آن نیست؛ ثانیاً، در عمل به احکام دین، تا جایی که اصول آن حفظ شود.

پیامبر(ص) در مقابل بت‏پرستان، کفار و مشرکان قریش چاره‏ای جز مدارا نداشت؛ زیرا در ابتدای راه بود و می‏بایست با مدارا و به آرامی آن‏ها را به سمت دین اسلام بکشاند. اما در برخورد با اهل کتاب و پس از تشکیل حکومت اسلامی در مدینه، هر دو نوع برخورد را داشت؛ یعنی تا آنجا کم ممکن بود با گفت‏وگو و با عهد و پیمان سعی در زندگی مسالمت‏ آمیز در کنار هم داشت، اما وقتی آن‏ها پا را فراتر نهاده، خیانت می‏کردند یا نقض پیمانی صورت می‏گرفت. پیامبر به شدت برخورد می‏نمود؛ همانند برخورد عملی با قبایل یهودی مدینه.(ابن هشام،بی تا،ج دوم،ص198)

آن حضرت به دلایل گوناگون سیاسی و اجتماعی با مخالفان با ملایمت و رفق برخورد می‏نمود، آن‏گونه که با عبداللّه بن اُبی برخورد کرد و در جریان فتنه‏انگیزی وی پس از غزوه «بنی‏المصطلق» حاضر به کشتن او، که سرکرده منافقان بود، نشد و در پاسخ به فرزند عبداللّه، که اجازه قتل پدرش را از پیامبر طلب نمود، فرمودند: «تا هنگامی که زنده است، مانند یک دوست و رفیق با او به نیکی رفتار می‏کنیم.» به قول ابن‏هشام، همین رفتار آن حضرت باعث شد که عبداللّه بن ابی از آن پس مورد سرزنش و ملامت قوم و قبیله خود قرار گیرد. (همان،ص199)

اما اگر مخالفت آن‏ها درباره اصول تغییرناپذیر دین یا فتنه‏انگیزی در میان مسلمانان در مقابله با اساس دین اسلام بود، پیامبر شیوه مدارا را کنار گذاشته، به شدت با آن‏ها برخورد می‏نمود؛ همانند به آتش کشیدن مسجد «ضرار»که منافقان به سرکردگی ابوعامر به بهانه بیماری و عدم توانایی حضور در مسجد «قبا» ساختند و با حربه «مذهب علیه مذهب» تصمیم داشتند به جامعه نوپای مسلمانان ضرر بزنند که پیامبر به دلایل زیان رساندن به مسلمانان، تقویت کفر، ایجاد تفرقه میان مؤمنان و پایگاهی برای محاربان. آن را به آتش کشید:

شایان ذکر است، پیامبر اکرم(ص) در جنگ، تنها به مسائل نظامی اکتفا نکرده و از «دیپلماسی»، به عنوان یک وسیله در جهت تقویت مواضع و به دست آوردن موفقیتهای بیشتر استفاده می کردند. در این زمینه، به مورد زیر اشاره نمود:

ـ در کارهای سیاسی با قاطعیت و قدرت تصمیم میگرفت و عمل می کرد از اینرو در بیعت عقبه دوم صراحتاً به انصار فرمودند: باید همان گونه که از زنان و فرزندان و خود دفاع می کنید از من نیز دفاع کنید.

خداوند متعال در عین اینکه پیامبر(ص) و مؤمنان را در برابر دشمنان عنود و کینه‏توزان لجوج، باصلابت و قاطع معرفى مى‏کند، رحمت و شفقت را نیز از ویژگى‏هاى ایشان برمى‏شمرد.(فتح/29)

همچنین خداى متعال که در موارد متعدد از خلق کریمانه پیامبر (ص) ستایش مى‏کند، به رسول خدا(ص) خبر مى‏دهد که مشرکان دوست دارند تو با آنها از درِ سازش در آیى، و آن حضرت را از تمکین خواسته آنان بر حذر مى‏دارد.(قلم/9 – 8)

در بسیارى از موارد، پیامبر اکرم (ص) با مردم با مدارا و ملایمت رفتار مى‏کرد تا زمینه هدایت افراد را فراهم کند. وقتى افراد با پیامبر (ص) برخوردهای خشن و دور از نزاکت مى‏کردند و از جانب ایشان نیز توقع مقابله به مثل داشتند، ولى ناگهان با خلق کریمانه آنها مواجه مى‏شدند، انقلابى در ضمیرشان ایجاد مى‏شد و به حقانیت پیامبر(ص) پى مى‏بردند.

    اوج مدارای پیامبر (ص) با کفاردر رفتار وسیره نبوی ملاحظه می شود که در سوره «کافرون» جلوه گر است که پیامبر (ص) در نهایت ، خطاب به مشرکان می فرماید :«لکم دینکم ولی دین.»

همچنین نمونه‏های برخورد تند و غیرقابل انعطاف نیز در سیره عملی پیامبر وجود دارند. اگر بخواهیم ملاکی برای این رفتارهای پیامبر ارائه دهیم، می‏توانیم بگوییم: آنجا که اساس و بنیان دین هدف گرفته شود و اقدامات مخالفان در مقابل اصول تغییرناپذیر دین اسلام و به منظور از بین بردن آن باشد، رفتار پیامبر متعصّبانه و انعطاف‏ناپذیر است و در غیر این موارد، با مدارا؛ چرا که ماهیت و فلسفه دین همان اصول تغییرناپذیر است و با از بین رفتن آن اصول، دینی نخواهد بود و لغزش و بی‏توجهی در این موارد، هرگز جایی نخواهد داشت. تاریخ به خوبی شاهد رفتارهای همراه با قاطعیت پیامبر در حفظ اهداف و اصول نهضت اسلامی است؛ اصولی مانند: عدالت، ظلم‏ستیزی، مبارزه با شرک و کفر و ستایش خداوند.

در بررسی سیره عملی پیامبر و برخورد آن حضرت با مخالفان، باید گفت: با توجه به وظیفه اصلی پیامبران مبنی بر هدایت جامعه به سوی سعادت و کمال و ابلاغ پیام الهی، اصل اساسی حاکم بر رفتار آن‏ها، بخصوص پیامبر(ص)، اصل رحمت، محبت و شفقت بود؛ یعنی هدف اصلی آن حضرت، جذب مردم به سوی خود و دین مبین اسلام بود. وقتی هدف چنین باشد، رفتار نیز در راستای آن خواهد بود. آنچه بیشتر در رفتار نبوی بروز داشت و جلوه می‏نمود مدارا با مخالفان بود؛ یعنی تا آنجا که ممکن بود، پیامبر مدارا می‏نمود و از خطاها چشم‏پوشی می‏کرد. اما وقتی مخالفان، اساس دعوت پیامبر و اصول تغییرناپذیر دین را هدف قرار می‏دادند و به اقدامات عملی در این راه دست می‏زدند دیگر مدارا و مسامحه جایی نداشت و پیامبر چاره‏ای جز برخورد همراه با خشونت نداشت و این نوع برخورد همواره در راستای حفظ دین و هدایت مردم صورت می‏گرفت.

در بررسی قرآن کریم و احادیث و سیره نبوی به دست می‏آید که «مدارا و نرمش» و «رأفت و رحمت»، اصل جاری اسلامی و ارزش مسلّم قرآنی و از عوامل گسترش اسلام در شبه جزیره عربستان و جهان بوده است و در حیات سیاسی و اجتماعی پیامبر(ص) چه در فقدان قدرت و حکومت، و چه پس از تشکیل حکومت و کسب اقتدار، در گفتار و رفتار ایشان استمرار داشته‏اند.

۱۰ آذر ۹۶ ، ۱۱:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا یوسفی

اهمیت و جایگاه ادب در فرهنگ اهل بیت (ع)

 

 

 

 


رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: من لا أدب له لا عقل له.هر که ادب ندارد عقل ندارد. نهج الفصاحه حدیث شماره   3061

 

امام صادق (ع) : بهترین چیزی که پدران برای فرزندان خود به ارث میگذارند ، ادب است نه مال ، زیرا مال از بین میرود و ادب باقی می ماند.  کافی جلد ۸ صفحه ۱۵۰ حدیث ۱۳۲


رسول خدا (ص) : فرزندان خود را احترام کنید و آنان را نیکو ادب کنید ، تا آمرزیده شوید.  جامع الاخبار صفحه ۳۹۳ ، مکارم اخلاق صفحه ۲۲۲

رسول گرامی (ص) : هیچ پدری هدیه ای بهتر از ادب نیکو به فرزندش نداده است.  کنزالعمال جلد ۱۶ صفحه ۴۵۶ حدیث ۴۵۴۱۱


امام صادق (ع) : ما از شیعیان خود کسی را که عاقل ، فهمیده ، آگاه ، بردبار ، با ادب ، سازگار ، صبور و راستگو باشد دوست داریم.مستدرک الوسائل جلد ۱۱ صفحه ۱۹۰ حدیث ۱۱


مولا علی (ع) در وصیتی به فرزندش امام حسن (ع) فرمود : پسرم ، بهره ات را از ادب غنیمت بدار ، و قلب خود را برای آن آزاد گردان ، زیرا قلب بالاتر از این است که به آلودگی بیامیزی ، و بدان که اگر کمبودی داشته باشی به وسیله ادب بی نیاز میشوی ، و اگر غریب و تنها باشی ادب دوست و همراه تو خواهد بود که با وجود آن وحشتی نخواهد بود.  اعلام الدین


امام باقر (ع): سکوت انسان با ادب در درگاه الهی برتر از تسبیح گفتن نادان است.  اعلام الدین
امام علی (ع) : ادب انسان را از حسب و نسب بی نیاز میکند. ( یعنی خودش مایه شرافت است ).  اعلام الدین


امام علی (ع): مومن در دنیا صادق است ، و حرکت او مودبانه است و سخنش همراه با خیرخواهی است و پندش نرم و آرام است ، و از کسی جز خدا نمی ترسد.جامع الاخبار

حضرت محمد (ص) : ادب نیکو ، زینت عقل است.  جامع الاخبار


مولا علی (ع) : ای مومن ! علم و ادب قیمت و بهای توست، پس در به دست آوردن آنها تلاش کن ، هرچه علم و ادب تو زیادتر گردد ارزش و عظمت تو بیشتر میشود ، توسط علم و آگاهی به طرف خدا راهنمایی میشوی و به واسطه ادب بهتر میتوانی در خدمت پروردگارت قرار گیری و بنده به واسطه ادب خدمت میتواند ولایت و قرب الهی را به دست آورد ، پس نصیحت را بپذیر تا از عذاب الهی نجات یابی. مشکاة الانوار ، روضة الواعظین


امام صادق (ع) : چهار خصلت است که انسان بواسطه آنها آقایی پیدا میکند عفت ، ادب ، سخاوت و خرد. الاختصاص صفحه ۲۴۴


امام علی (ع) :هرکه به ادب حریص باشد ، بدیهای او کم خواهد شد.  تصنیف غررالحکم صفحه ۲۴۷ حدیث ۵۰۹۱
مولا علی (ع) : ادب مایه کمال مرد است.  تصنیف غررالحکم صفحه ۲۴۷ حدیث ۵۰۷۳


مولا علی (ع) : ادب نیکوترین اخلاق است.  تصنیف غررالحکم صفحه ۲۴۷ حدیث ۵۰۷۲
مولا علی (ع): مردم به ادب شایسته ، بیش از طلا و نقره نیازمندند.  تصنیف غررالحکم صفحه ۲۴۷ حدیث ۵۰۸۰


امام علی (ع) : میوه ادب ، خوش اخلاقی است. تصنیف غررالحکم حدیث ۵۰۸۴


مولا علی (ع) در وصیت به امام حسن (ع) فرمودند : ادب ، مایه باروری عقل و تزکیه قلب و زینت زبان و راهنمای انسان به اخلاق پسندیده است، اگر ادب همراه انسان نباشد او حیوانی رها شده بیش نیست ، خداوند به ادب خیر دهد کوچک را آقایی میبخشد،پس در جستجوی ادب باش تا شخصیت و ثروت بدست آوری ، هرکس پی ادب باشد به وسیله آن چیره میشود کسی که آن را رها کند بر او چیره میشوند و حمله می آورند.  اعلام الدین

 

۰۸ آذر ۹۶ ، ۱۸:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا یوسفی
سایت خدماتی و هنری نایت اسکینابزار های وبلاگ نویسینمایشگر تاریخ به صورت فارسی


دعای عظم البلا
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
تصاویر زیباسازی نایت اسکین
زیارت عاشورا >

استخاره با قرآن کریم
دریافت کد استخاره آنلاین



نمایشگر آمار آلکسا

تماس با ما Montagem criada Bloggif
تصاویر زیباسازی نایت اسکین
قدرت گرفته از بلاگ بیان